شاید شما هم دوست دارین جزئیات داستان بازی Little Nightmares 2 رو بدونید. با مسترگیمرز مرجع بازی ها همراه باشین تا نگاهی کلی به داستان بازی بیندازیم.
Little Nightmares 2 یک لذت بسیار هولناک است. با این حال، به دلیل ماهیت بازی، داستان کاملاً ساده نیست. بدون دیالوگ بین هیچ یک از شخصیتها، باید از سرنخهایی که در محیطها دیده میشود، طرح را کنار هم بچینید.بیایید نگاهی داستان بازی Little Nightmares 2 بیندازیم و سعی کنیم بفهمیم دقیقاً چه اتفاقی برای این دنیای ناراحت کننده از موجودات نفرت انگیز، گوشتی و آدمخوار افتاده است.
Little Nightmares پسری جوان با کیسه ای روی سر به نام Mono را بازی می کند. در طول بازی، مونو به سمت دستگاههای تلویزیونی کشیده میشود که انتقال راهروی طولانی را نشان میدهند که به دری با نماد کره چشم ختم میشود. او میتواند طوری وارد تلویزیونها شود که گویی درگاههایی هستند، اما هرگز نمیتواند کاملاً به در برسد قبل از اینکه دوباره به دنیای واقعی بازگردد. این در آینده بسیار مهم خواهد بود.
او ماجراجویی خود را با سفر در جنگلی پر از تله قبل از رسیدن به یک خانه قدیمی ترسناک آغاز می کند. در داخل، او گوشت فاسد و مانکن هایی را پیدا می کند که به احتمال زیاد بقایای تاکسیدرمی شده انسان های بدشانس هستند.
او همچنین دختر بچه ای را در حال بازی با جعبه موسیقی پیدا می کند که در زیرزمین گروگان گرفته شده است. او با کوبیدن در با تبر دختر را آزاد می کند، اما دختر به جای تشکر از او، با سرعت هر چه بیشتر دور می شود.
مونو دختر را در طبقه بالا پیدا می کند و آن دو برای زنده ماندن با هم کار می کنند. آنها سرانجام صاحب خانه را کشف می کنند که یک شکارچی خشن است که گونی روی سرش بسته است. با دیدن تلاش بچه ها برای فرار با تفنگ ساچمه ای آنها را تعقیب می کند. آن دو وارد یک سوله کوچک می شوند که در آن یک تفنگ ساچمه ای یدکی در آن نگهداری می شود و به شکارچی شلیک می کنند که احتمالاً او را می کشد. آنها یک در بزرگ و دور ریخته پیدا می کنند و از آن به عنوان یک قایق برای عبور از یک بدنه آبی استفاده می کنند. این آنها را به سواحل مکانی می برد که به شهر رنگ پریده معروف است.
این دو وارد مدرسه ای می شوند که به طرز شگفت انگیزی پر از کودکان است. البته، آنها بچه های عادی نیستند زیرا این کابوس کوچک است. آنها در واقع عروسک های زنده عجیبی با سرهای چینی هستند که به قلدر معروف هستند. همه آنها توسط زنی به نام معلم آموزش داده می شوند که توانایی عجیبی دارد که مانند مرد الاستیک گردن خود را تا فاصله های نامعقول دراز کند. پس از اینکه دختر توسط قلدرها دستگیر می شود، مونو دوباره او را نجات می دهد و آن دو به سختی از مدرسه فرار می کنند. آنها در طول یک طوفان شدید به خیابان ها می روند. اینجاست که دخترک یک بارانی زرد آشنا پیدا می کند و می پوشد. بنابراین بله، او از اولین بازی شش ساله است. چه پیچشی!
مونو و سیکس از بیمارستانی تاریک پر از مانکن های زنده عبور می کنند که فقط نور می تواند جلوی آنها را بگیرد. این دو در نهایت به سطوح پایین تر می رسند و در آنجا با مرد بزرگی به نام دکتر روبرو می شوند. او یک فیگور پیازی عجیب و غریب است که مانند نوعی عنکبوت از سقف عبور می کند. پس از یک تعقیب و گریز پرتنش، مونو موفق می شود دکتر را فریب دهد تا وارد یک زباله سوز شود و او را زنده زنده بسوزاند.
در این نقطه، آن دو یک مناره غول پیکر را دیدند که در دوردست شهر قرار دارد. این برج سیگنال است و در حال پخش پیامی است که بدن و ذهن کسانی را که آن را تماشا می کنند، منحرف می کند. این جهش های عجیبی را که شخصیت هایی که با آنها برخورد کرده ایم توضیح می دهد. همچنین ظاهر شهروندان هیپنوتیزم شده به نام بینندگان را توضیح می دهد که چهره آنها به چین های گوشتی بی خاصیت و فرو رفته تبدیل شده است.
مونو چندین بار به تلویزیون های مختلف اغوا شده است و تقریباً به انتهای راهرو رسیده است قبل از اینکه سیکس او را دور کند. مونو بالاخره وارد یکی از تلویزیون ها می شود و خود را به انتهای راهرو می رساند. در را با کره چشم باز می کند که معلوم می شود اشتباه بزرگی است. این یک موجود شبح مانند به نام مرد لاغر را آزاد می کند که پس از آزادی شروع به شکار بچه ها می کند. در حالی که مونو موفق می شود از او پنهان شود، سیکس آنقدر خوش شانس نیست و در تلویزیون مکیده می شود. مرد لاغر به تعقیب مونو ادامه می دهد تا اینکه در نهایت در وسط شهر به گوشه ای رسید. اینجاست که متوجه میشویم مونو قدرتهای مشابهی با مرد لاغر دارد. او می تواند از انتقال برای شکست دادن مرد لاغر استفاده کند که باعث ناپدید شدن او می شود. سپس او وارد برج سیگنال می شود تا یک بار دیگر سیکس را نجات دهد.
در داخل برج سیگنال یک بعد متناوب عجیب و صورتی مایل به بنفش وجود دارد که به نظر می رسد گرانش و زمان تحریف شده اند. پس از کمی جستجو، مونو Six را پیدا می کند. تنها مشکل این است که برج سیگنال او را به یک نسخه پیچیده و غول پیکر از خودش تبدیل کرده است. سیکس به یک جعبه موسیقی وسواس دارد که شبیه جعبه ای است که وقتی مونو در ابتدا او را نجات داد با آن بازی می کرد. مونو با دیدن این که این جعبه موسیقی باعث تبدیل اوست، آن را از بین می برد. سیکس سعی می کند او را متوقف کند، اما او موفق می شود و او را آزاد می کند.
سپس برج سیگنال ناگهان شروع به فروپاشی میکند و نشان میدهد که در زیر ساختمان تودهای از گوشت و کره چشم وجود دارد. دو کودک در حالی فرار می کنند که موجی از گوشت می خواهد آنها را له کند. هنگامی که پلی به سمت خروجی شروع به فرو ریختن می کند، مونو به سمت طاقچه می پرد و سیکس موفق می شود او را بگیرد. با این حال، در حالی که او به راحتی میتوانست او را بلند کند، سیکس تصمیم میگیرد او را رها کند و مونو به اعماق برج سیگنال سقوط میکند، زیرا سیکس با بیاحتیاطی فرار میکند. اون خیلی دوست خوبی نیست
مونو اکنون خود را در پایین برج گیر افتاده می بیند. همانطور که او در میان گوشت و کره چشم های تپنده راه می رود، با یک صندلی چوبی مواجه می شود. او می نشیند و ناگهان به نظر می رسد که در یک اتاق معمولی است. سپس مونتاژی از پیر شدن او را تماشا می کنیم. او قد بلندتر و لاغرتر می شود. او به مرد لاغر تبدیل شده است.
در پایان مخفی، شاهد خروج شش از طریق یک تلویزیون هستیم. همانطور که او ایستاده است، یک نسخه سایه با اشکال از خودش ظاهر می شود و به سمت نقاشی کشتی عظیم از اولین بازی، The Maw، نگاه می کند. سپس صدای غرش آشنای شکم سیکس را می شنویم. وقایع این بازی پیش درآمدی بر Little Nightmares اصلی بود، زیرا خاستگاه بقای خودخواهانه Six، انگیزه او برای رسیدن به Maw و تولد گرسنگی مداوم او را نشان می دهد.
و این داستان عجیب و غریبT داستان بازی Little Nightmares 2 است. این بازی ها قطعات هنری ناراحت کننده ای هستند که نیاز به تجربه دارند. با وجود اینکه شما به تازگی کل داستان را خوانده اید، باز هم ارزش بازی کردن را دارد تا ببینید چه چیزی از تخیل آزاردهنده استودیو Tarsier بیرون آمده است.
متشکریم که همراه مسترگیمرز مرجع بازی ها هستین.
خوشحال میشیم نظر خودتون رو راجع به داستان بازی Little Nightmares 2 زیر همین مطلب برامون ارسال کنین.
خوشحال میشیم که اگر این مقاله واقعا براتون مفید بود ما را در شبکه های اجتماعی خود به اشتراک بگذارید.