با مسترگیمرز مرجع بازی ها همراه باشین تا داستان بازی Death Stranding که از جالب ترین و محبوب ترین بازی های است را بررسی کنیم.
داستان بازی Death Stranding
داستان بازی Death Stranding در آیندهای پسا-آخرالزمانی روایت میشود که طی رویدادی فاجعهبار به نام Death Stranding، مرز بین دنیای زندگان و مردگان از بین رفته است. این اتفاق باعث ظهور موجوداتی نامرئی به نام BTs (Beached Things) و بارش بارانی خاص به نام Timefall شده که هر چیزی را که لمس میکند، به سرعت پیر میکند. بشریت در شهرهای زیرزمینی به نام Knot Cities پناه گرفته و ارتباطات بین آنها تقریباً قطع شده است.
شخصیت اصلی بازی، سم پورتر بریجز (Sam Porter Bridges)، یک پیک مستقل با توانایی منحصر به فردی به نام DOOMS است که به او امکان دیدن BTها را میدهد. سم در ابتدا تمایلی به همکاری با دولت ندارد، اما داستان با درخواست بریجت استرند (Bridget Strand)، رئیس جمهور وقت آمریکا و مادرخوانده سم، آغاز میشود. بریجت در بستر مرگ از سم میخواهد که مأموریت بازسازی و اتصال مجدد ایالات متحده را با ایجاد شبکهای به نام Chiral Network بر عهده بگیرد.
بخش اول: آغاز سفر و آشنایی با شخصیتها
- آمادهسازی برای سفر: سم با اکراه این مأموریت را میپذیرد و سفر خود را از Central Knot City آغاز میکند. هدف او اتصال پایگاههای پراکنده و Knot Cityها به Chiral Network است که این امر امکان انتقال دادهها و مواد را فراهم میآورد و به تدریج جامعه را بازسازی میکند.
- BTها و Timefall: در طول مسیر، سم بارها با BTها مواجه میشود که برای او خطرات جدی ایجاد میکنند. Timefall نیز باعث تخریب تجهیزات و نیاز به تعویض آنها میشود.
- BB و ارتباط با آن: سم یک BB (Bridge Baby) را با خود حمل میکند. BBها نوزادانی هستند که در انکوباتور نگهداری میشوند و به دلیل ارتباطشان با دنیای مردگان، به سم کمک میکنند تا BTها را تشخیص دهد. ارتباط سم با BB خود، که او را لو (Lou) مینامد، به تدریج عمیقتر میشود. این رابطه یکی از محورهای اصلی احساسی بازی است.
- آشنایی با Fragile: سم با فراجایل (Fragile)، رهبر شرکت حمل و نقل Fragile Express، ملاقات میکند. فراجایل به دلیل تواناییهای ویژه خود در تلپورت، از معدود کسانی است که میتواند به سم در عبور از مناطق خطرناک کمک کند. او همچنین به دلیل Timefall صورتش آسیب دیده است.
- هارتمن (Heartman): در ادامه سفر، سم با هارتمن ملاقات میکند، دانشمندی که قلبش هر ۲۱ دقیقه یک بار برای سه دقیقه از کار میافتد تا او به دنیای مردگان سفر کرده و همسر و دخترش را پیدا کند. هارتمن به سم در درک بهتر پدیده Death Stranding کمک میکند.
بخش دوم: گسترش شبکه و مواجهه با Deadman
- ساخت Chiral Network: سم به تدریج Knot Cityها و پناهگاههای مختلف را به Chiral Network متصل میکند. این کار شامل تحویل محمولهها، ساخت و ساز جادهها و پلها و مبارزه با راهزنان و میمتیکها (MULEs) (افرادی که به دلیل اعتیاد به تحویل کالا، به راهزنان تبدیل شدهاند) میشود.
- برج (Bridge): سم با ددمن (Deadman)، متخصص علوم پزشکی و مسئول نگهداری از BBها، ملاقات میکند. ددمن به سم در مورد عملکرد BBها و خطرات استفاده از آنها توضیح میدهد. او همچنین سم را متوجه میکند که BBها عمر محدودی دارند و ارتباط مداوم با آنها میتواند به سلامت روانی سم آسیب برساند. ددمن شخصیتی کلیدی در درک علمی BBها و وضعیت سم است.
- ماما (Mama): سم با ماما (Mama)، یک مهندس نابغه و خواهر لاکبک (Lockne)، ملاقات میکند. ماما توانایی برقراری ارتباط با یک BT را دارد که در زمان تولد فرزندش، با او یکی شده است. او برای جلوگیری از آسیب دیدن فرزندش، نمیتواند پناهگاه خود را ترک کند. سم به او کمک میکند تا از شر این پیوند رها شود.
بخش سوم: رویارویی با هیگز و آملی
- ظهور هیگز (Higgs): در طول سفر، سم بارها با هیگز مونکان (Higgs Monaghan)، رهبر گروه Homo Demens، روبرو میشود. هیگز یک تروریست است که از تواناییهای DOOMS خود برای کنترل BTها و ایجاد هرج و مرج استفاده میکند. او به شدت مخالف بازسازی آمریکا است و سعی در مختل کردن مأموریت سم دارد. او به نوعی “نمسیس” سم در طول بازی است.
- آملی (Amelie): سم در تلاش برای رسیدن به ساحل غربی و ملاقات با خواهرخوانده خود، آملی (Amelie)، است. آملی پیش از این به سمت غرب سفر کرده بود تا Chiral Network را آغاز کند، اما در Edge Knot City توسط هیگز اسیر شده است. آملی در واقع تجسم فیزیکی Extinction Entity بعدی است که قرار است پایان زندگی را رقم بزند.
- کلیف اونگر (Clifford Unger): در طول بازی، سم بارها دچار “رویای” جنگ میشود که در آن با یک سرباز مرموز به نام کلیفورد اونگر (Clifford Unger) مواجه میشود. کلیف در تلاش برای نجات BB خود است. این سکانسها به تدریج سرنوشت سم و کلیف را به هم گره میزنند.
بخش چهارم: فاش شدن حقایق و پایان سفر
- رسیدن به Edge Knot City: سم پس از سفری طولانی و پرخطر، به Edge Knot City میرسد. در آنجا، او با هیگز و آملی روبرو میشود.
- افشای هویت آملی: آملی فاش میکند که او نه تنها خواهرخوانده سم است، بلکه او نیز یک “Extinction Entity” یا “پایان دهنده” است. او مسئول رویداد Death Stranding بوده و قرار است در آینده نزدیک، زندگی را روی زمین برای همیشه پایان دهد. این به اصطلاح “پایان دهنده” هر چند وقت یکبار در جهان ظاهر میشود.
- افشای هویت سم و کلیف: در پیچشی تکاندهنده، مشخص میشود که سم در واقع یک BB است که در گذشته به کلیفورد اونگر تعلق داشته. کلیف، پدر سم، یک سرباز بود که در تلاش برای نجات سم (که در آن زمان BB بود) از دستان بریجت (که به دنبال استفاده از BBها برای مقاصد نظامی بود) کشته شد. سم توسط بریجت به دنیای زندگان بازگردانده شد و همین امر باعث توانایی DOOMS او شد. بریجت در واقع “پایان دهنده” قبلی و مادر بیولوژیکی سم است که مرگ او باعث رویداد Death Stranding شد.
- انتخاب آملی: آملی توضیح میدهد که او دو گزینه دارد: یا اجازه دهد “پایان” رخ دهد و زندگی را به پایان برساند، یا خود را برای همیشه در دنیای ساحل (Beach) حبس کند تا “پایان” را به تعویق بیندازد.
- پایان بازی: سم تصمیم میگیرد آملی را نجات دهد و “پایان” را به تعویق بیندازد. او آملی را متقاعد میکند که به جای پایان دادن به همه چیز، خود را در ساحل حبس کند. این فداکاری، بشریت را از انقراض فوری نجات میدهد.
- آزادی لو: پس از این رویداد، سم متوجه میشود که لو در حال مرگ است. ددمن او را متقاعد میکند که لو را از انکوباتور خارج کند. با وجود خطرات، سم لو را بغل میکند و به او زندگی میدهد. این لحظه نمادی از امید و بازسازی است، زیرا سم از قوانین سرپیچی میکند و به لو فرصت زندگی عادی میدهد.
- آینده: با به تعویق افتادن “پایان” و ایجاد Chiral Network، بشریت امید تازهای برای بازسازی خود پیدا میکند. داستان با سم و لو که آزادانه در جهان قدم میزنند، به پایان میرسد و به آیندهای مبهم اما پر از امید اشاره دارد.
مفاهیم کلیدی و نمادها
- اتصال (Connection): محور اصلی داستان و گیمپلی، اهمیت اتصال انسانها و جوامع به یکدیگر است.
- مرگ و زندگی: مرزهای مبهم بین مرگ و زندگی، بازگشت از مرگ (Repatriation)، و مفهوم Beach یا ساحل که نقطه اتصال این دو دنیاست.
- بار (Cargo) و مسئولیت: حمل بار نه تنها به معنای فیزیکی، بلکه به معنای مسئولیتهای سم در قبال بشریت و آینده.
- خانواده و رابطه: روابط پیچیده بین سم، بریجت، کلیف، و لو که هسته احساسی داستان را تشکیل میدهند.
- فراتر رفتن از گذشته: سم باید با گذشته دردناک خود و هویت واقعیاش کنار بیاید تا بتواند به بشریت کمک کند.
متشکریم که همراه مسترگیمرز مرجع بازی ها هستین.
خوشحال میشیم نظر خودتون رو راجع به داستان بازی Death Stranding وار زیر همین مطلب برامون ارسال کنین.
خوشحال میشیم که اگر این مقاله واقعا براتون مفید بود ما را در شبکه های اجتماعی خود به اشتراک بگذارید.
